حیدر، پسر مش اسماعیل، پس از خاتمه ی خدمت سربازی به روستا باز می گردد تا با نامزدش گلناز ازدواج کند. او پس از مرگ فرزند یکی از اهالی آبادی می کوشد نظر موافق افراسیاب، ارباب دایم الخمر روستا، را برای ساختن مدرسه و درمانگاه جلب کند. افراسیاب، به دلیل این که بیست و پنج سال قبل پسرش را ربوده اند به روستاییان بدگمان است و با تصمیم حیدر مخالفت می کند…
Watch Youtube Trailer Join nowحیدر، پسر مش اسماعیل، پس از خاتمه ی خدمت سربازی به روستا باز می گردد تا با نامزدش گلناز ازدواج کند. او پس از مرگ فرزند یکی از اهالی آبادی می کوشد نظر موافق افراسیاب، ارباب دایم الخمر روستا، را برای ساختن مدرسه و درمانگاه جلب کند. افراسیاب، به دلیل این که بیست و پنج سال قبل پسرش را ربوده اند به روستاییان بدگمان است و با تصمیم حیدر مخالفت می کند…
Watch Youtube Trailer Join now