حبیب و مریم به هم علاقه دارند، و اکبر به مریم علاقمند است و او را از پدرش رجب خواستگاری می کند. چنگیز که صیادان بسیاری برای او کار می کنند، رجب را تهدید می کند که با قایق موتوری به صید نرود و برای او کار کند. رجب برای تهیه ی جهیزیه ی دخترش از چنگیز پانزده هزار تومان پولی را طلب می کند که سال ها پیش به پدر چنگیز قرض داده است. چنگیز افرادش را وامی دارد که رجب را تنبیه کنند.
Watch Youtube Trailer Join nowحبیب و مریم به هم علاقه دارند، و اکبر به مریم علاقمند است و او را از پدرش رجب خواستگاری می کند. چنگیز که صیادان بسیاری برای او کار می کنند، رجب را تهدید می کند که با قایق موتوری به صید نرود و برای او کار کند. رجب برای تهیه ی جهیزیه ی دخترش از چنگیز پانزده هزار تومان پولی را طلب می کند که سال ها پیش به پدر چنگیز قرض داده است. چنگیز افرادش را وامی دارد که رجب را تنبیه کنند.
Watch Youtube Trailer Join now