دختر جوانی با مادرش زندگی میکند. خانهٔ آنها در انتهای کوچهٔ بنبستی. در روزی بارانی دختر دارد از پشت پنجره کوچه را نگاه میکند که متوجه میشود مردی دارد خانهٔ آنها میپاید او چتر بهدست زیر باران ایستادهاست و به پنجرهٔ اتاق او نگاه میکند. طی چند روز این وضع تکرار میشود و هر روز آن مرد در کوچه خانهٔ دختر را میپاید. «خطر لو رفتن داستان»، دختر که تصور میکند مرد به او علاقهمند است با او نزدیک میشود و به او علاقهمند میشود. تا اینکه روزی برادر دختر، بهمن زرینپور، که همیشه در سفر است بعد از سفری طولانی به خانه بر میگردد و به مجرد ورود او مردناشناس وارد میشود و خود را مأمور بازداشت برادر دختر معرفی میکند
Watch Youtube Trailer Join nowدختر جوانی با مادرش زندگی میکند. خانهٔ آنها در انتهای کوچهٔ بنبستی. در روزی بارانی دختر دارد از پشت پنجره کوچه را نگاه میکند که متوجه میشود مردی دارد خانهٔ آنها میپاید او چتر بهدست زیر باران ایستادهاست و به پنجرهٔ اتاق او نگاه میکند. طی چند روز این وضع تکرار میشود و هر روز آن مرد در کوچه خانهٔ دختر را میپاید. «خطر لو رفتن داستان»، دختر که تصور میکند مرد به او علاقهمند است با او نزدیک میشود و به او علاقهمند میشود. تا اینکه روزی برادر دختر، بهمن زرینپور، که همیشه در سفر است بعد از سفری طولانی به خانه بر میگردد و به مجرد ورود او مردناشناس وارد میشود و خود را مأمور بازداشت برادر دختر معرفی میکند
Watch Youtube Trailer Join now