حبیب آقا ظروف چی کاسب خوش نامی است که در پیرانه سر ازدواج نکرده و زندگی اش را وقف مادر و برادر ناتنی اش مجید دوکله کرده است. مجید، که به دلیل جمجمه ی بزرگش عقل سالمی ندارد، در مغازه ی حبیب آقا کار می کند و ظروف کرایه را به مجالس عزا و شادمانی می برد. او عاشق دختری است که عکسش را در ویترین یک عکاسخانه دیده است. حال روحی مجید وخیم می شود، حبیب آقا به توصیه یکی از اقوام دارو فروش تصمیم میگیرد زنی را در کنار او بگمارد تا شاید در بهبود وضع روحی مجید مؤثر واقع شود. حبیب آقا به واسطه همان دوست دوا فروشش زنی خودفروش به نام اقدس را در ظاهر زنی نجیب به خانه میآورد و …
Watch Youtube Trailer Join nowحبیب آقا ظروف چی کاسب خوش نامی است که در پیرانه سر ازدواج نکرده و زندگی اش را وقف مادر و برادر ناتنی اش مجید دوکله کرده است. مجید، که به دلیل جمجمه ی بزرگش عقل سالمی ندارد، در مغازه ی حبیب آقا کار می کند و ظروف کرایه را به مجالس عزا و شادمانی می برد. او عاشق دختری است که عکسش را در ویترین یک عکاسخانه دیده است. حال روحی مجید وخیم می شود، حبیب آقا به توصیه یکی از اقوام دارو فروش تصمیم میگیرد زنی را در کنار او بگمارد تا شاید در بهبود وضع روحی مجید مؤثر واقع شود. حبیب آقا به واسطه همان دوست دوا فروشش زنی خودفروش به نام اقدس را در ظاهر زنی نجیب به خانه میآورد و …
Watch Youtube Trailer Join now